شناسهٔ خبر: 34223 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شماره ۸۴-۸۵ مجله‌ فرهنگی تحلیلی سوره‌ اندیشه منتشر شد

مجله‌ سوره انديشه به بیستمین شماره‌ انتشارش رسید. این شماره که ويژه‌‌ خرداد و تیرماه ۹۴ است، با مقاله‌ها و گفتگوهايی پيرامون «مسئله‌ اميد» صبح امروز روی کيوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفت.

به گزارش فرهنگ امروز؛ در سال‌های اخیر، موضوع امید تحت عنوان «سیاست تدبیر و امید» در متن مباحث سیاسی و اجتماعی ایران بوده است. گرچه مسائلی همچون هنرمندان و امیدوارسازی مردم، رسانه و ناامیدسازی جامعه، تبلیغات دشمنان برای ناامید کردن مردم از انقلاب و... سالیان سال است همچنان برای ماموضوعاتی مهم و پرچالش بوده‌اند. تلاش برای امیدوار کردن مردم را می‌توان در بخشی از فعالیت‌ها و گزارش‌های عملکرد دولت‌ها و مقایسه‌ی آن با پیش از انقلاب و برخی کشورهای دیگر، به‌وضوح مشاهده کرد.

سوره

تجویز برخی روان‌شناسان و جامعه‌شناسان برای شاد کردن و آنگاه امیدوار نگه‌داشتن مردم، در سیاست‌های رسانه‌ای و برنامه‌سازی صداوسیما و برنامه‌های سایر نهادها جلوه‌گر شده و این پروژه‌ی شاد کردن و امیدوارسازی، جزئی از «سیاست امید» دولت‌های ما شده است. این شماره از مجله‌ی سوره اندیشه، از همین جهت کوشیده است از منظرهای گوناگون به «مسئله‌ی امید» بپردازد: امید و زندگی، سیاستِ امید، علم و امید، تفکر امیدوار یا امیدزا، امید در هنر، و امید اتوپیایی.

در بخش سبک زندگی، موضوعاتی همچون شانس، قمار و نیز نسبت زندگی و امید مورد بررسی قرار گرفته است. نوشته‌هایی از جلال پیکانی، رامین اعلایی، رضا کریمی، اباصالح تقی‌زاده و نیز ترجمه‌ای از گردا ریث به این موضوع پرداخته‌اند. متن ترجمه‌شده‌ای راجع به قمار و زندگی، از متن‌های جالب و خواندنی این بخش است: «کسی که در خانه زندگی شادی دارد و بدان خرسند است ... کافی است پنج یا شش روز لذت قمار را بچشد تا بازگشتن به زندگی مألوف را یکسره مایه‌ اندوه بداند.مقارنت ملال و هیجان در قالب قمار تجسم می‌یابد. قمار هم تجسم شدت است و هم تجسم ضدشدت: ملال».

در ادامه‌ این بخش، به موضوع خودکشی و افسردگی پرداخته شده و به سیاق چند شماره‌ی اخیر، کوشیده شده علاوه بر پرداخت تحلیلی-فلسفی به موضوعات، مواجهه‌ای از نزدیک با موضوع خودکشی صورت گیرد؛ در این راستا گزارشی از ویزیت یک فرد که اقدام به خودکشی کرده است، منتشر شده است.

در بخش نظام اجتماعی، «سیاستِ امید و امیدِ سیاست» محل تأمل و پرسش قرار گرفته است. امید به‌مثابه الهیات سیاسی و این سؤال که «چگونه امیدی در دوران پست‌مدرن ممکن است»، از موضوعاتی است که یاشار جیرانی و عارف دانیالی به آن پرداخته‌اند. در ادامه به موضوع «امید، سیاست آرمان‌گرا و واقع‌گرا» پرداخته شده است. در متن ترجمه شده از جیمز آوریل و لوئیس ساندرارایان نیز، امید آرزومندانه، امید متعهدانه و امید مؤمنانه شرح داده شده‌اند.

در مقاله‌ای دیگر هم از منظر فارابی به این پرسش پرداخته که اگر آرمان‌شهرها واقعی نیستند، پس بودنشان برای چیست: «آرمانی اندیشی فارابی در سیاست که در چارچوب طرح مدینه‌ی فاضله صورت پذیرفته است، در واقع تمهیدی است برای گذری بی خطر از شهر پاتوتیک موجود در واقعیت، به شهر افلاطونی لوگوتیکی که اگرچه واقعی نیست اما این جهانی است». از سید جواد طاهایی و سینا کلهر نیز در ادامه یادداشت‌هایی آمده است. در بخش پایانی هم با عنوان «سیاست‌های امیدبخشی» در گفت‌وگو با علی‌اکبر تاج‌مزینانی به این پرداخته شده که حکومت دینی چه نسبتی با سیاست امید دارد و سیاست امید در سیاست توسعه و سیاست اجتماعی و رفاهی، چه جایگاهی دارد و در دهه‌های اخیر دولت‌های ما چه مواجهه‌ی سیاسی و سیاستی‌ای با مسئله‌ی امید و امیدبخشی داشته‌اند.

در بخش نظریه اجتماعی، در ابتدا موضوع «نسبت علم و امید» مطرح شده است. سؤالاتی همچون اینکه امید در علم و امید به علم چیست و امید غیرعلمی و پیش از علمی، آیا ماهیتاً از امید علمی متمایز است؟ امید در علم به چه صورتی در می‌آید و به چه چیزهایی می‌توان امید بست؟ در این بخش مورد بررسی قرار گرفته‌اند. دکتر مهدی معین‌زاده به شرح تمایز امید کنونی و علمی با امید اصیل، انتظار، پرداخته است: «علم با تعین‌بخشی به آینده و با فرض ثبات روال فعلی، آینده را ارزش‌گذاری می‌کند. آینده‌ مطلوب و نامطلوب مشخص است. امید نیز امید به امر مطلوب است و امید به امر نامطلوب بی‌معنی است.

برخلاف انتظار که فارغ از ارزش‌گذاری است. انتظار تنها به امر مطلوب تعلق نمی‌گیرد؛ بلکه به امر نامطلوب نیز تعلق می‌گیرد. انتظار که حالت گشودگی انسان به آینده است، آینده را ارزش‌گذاری نمی‌کند؛ که البته این فراروی از ارزش‌گذاری در بنیان خود، متکی بر مطلق‌انگاری خیر است. در حالت اصیل انتظار، آینده قطعاً مطلوب است و برای این قطعیت نیازی به تعین بخشیدن به آینده نیست؛ بلکه هرچه پیش می‌آید در نهایت حامل خیر است». در ادامه علی‌نجات غلامی به مسئله‌ی شناخت (آیدنای) و امید به علم و دین پرداخته است. رضا علیزاده ممقانی هم در یادداشتی سه نسبت گوناگون علم و امید در تاریخ را مطرح کرده است. در ادامه، در مطالبی از کیوان الستی و محمود مقدسی، حسین شهرستانی و یاسر خوشنویس، به نسبت و تبعات امید به سعادت علمی پرداخته شده است. در بخش پایانی هم این موضوع مطرح شده که امید در رشته‌های مختلف علمی (اقتصاد، مدیریت و نوروساینس) به چیزی تفسیر و تحویل شده و چه تأثیر و مفهوم‌سازی در نسبت با آن صورت گرفته است.

بخش تفکر، با پرسش از «معنا و امکان امید» آغاز می‌‌شود: آیا می‌توانیم امیدی به تفکر داشته باشیم، در حالی که اغلب ما را ناامید و نگران می‌کند؟ یا مسئله این است که ظهور پرسشِ چرا تفکر ما را ناامید می‌کند، نشانه‌ مرحله‌ مهمی در وضع تفکر ما نیست؛ سید محمدجواد سیدی، مهدی پارسا و یحیی شعبانی در این بخش به این پرسش‌ها پرداخته‌اند.

در ادامه به این بحث پرداخته شده که آیا تفکر امیدزا است یا امیدوار؟ میثم سفیدخوش به نسبت امید تراژیک، امید یوتوپیک و امید رمانتیک پرداخته است: «اگر از یک راسیونالیست بپرسیم که به چه چیزی امید دارد می‌گوید: چیزی که مطابق محاسبات عقلی‌اش باشد و دستاورد چیرگی عقل بر اراده باشد. ولی اگر از یک رومانتیکر بپرسید می‌گوید آنجا که اراده، عقل را در نوردد و بتواند به آفرینشی اقدام کند ... هگل اینگونه فکر می‌کند که اگر قرار باشد تمدن جدیدی بسازیم، هنر یا خیال به عنوان یک نیروی اوتوپیاساز اصلاً نمی‌توانند کمک چندانی به ما بکنند. هگل به اندازه‌ی شلینگ امیدی به نیروی امیدآورنده یاامیدساز (یعنی خیال) ندارد». محمد اصغری هم، امید را از منظر رورتی شرح داده است. در بخش پایانی هم در آثاری از محمدعلی مرادی و سید محمدتقی چاوشی، خاصتاً به وضع امید در تفکر ایرانی پرداخته شده است.

بخش هنر نیز از موضوع «امید، هنر و آینده» شروع کرده با آثاری از وحید عسکرپور و علی خدادادی. در ادامه روزبه صدرآرا و داوود میرزایی کوشیده‌اند به این پرسش پاسخ دهند که «در شرایط فروبستگی هنر، هنرمند چگونه باید طی طریق کند؟ در شرایطی که پیشِ روی هنرمندان، راهی برای خلق اثر هنری نیست، هنرمندان چگونه می‌توانند در برابر خنثی بودن و بی‌اثری هنر مقاومت کنند؟ چگونه می‌توانند بی‌‌آنکه گذشته را تکرارکنند پای‌بند سنت هنری باشند؟». در بخش مصادیق هنر، به موضوع امید در هنر معاصر پرداخته شده است. رامین اعلایی در سینمای آخرالزمان، علیرضا سمیعی در رمان، لیلا محرری در شعر «استفان مالارمه» و ابوذر کریمی در اشعار نصرت رحمانی و سهراب سپهری، امید و ناامیدی را بررسی و جست‌وجو کرده‌اند.

در بخش تاریخ، موضوع «امید اتوپیایی» مورد توجه قرار گرفته است. یوسفعلی میرشکاک در مطلبی به تمایز میان امید تقویمی و آرمان‌شهر تاریخی پرداخته و تقدیر بشر را این‌بار آرمان‌شهری واحد برای همه دانسته است: «جهاندار، چنین اراده كرده است كه با ویران كردن بنای شرك كهن با كفر نو، جهان و انسان را به توحیدی كه در تمام شئون متجلی باشد، تحویل كند. توحیدی نه از آن دست که اینجا و آنجا مدعیان بسیار دارد، توحیدی كه سرآمدان تمدن‌های گذشته نیز جز به خیالی از آن دست نیافته بودند». مطلب دیگر، ترجمه‌ی محمد خندان از دارن وب راجع به نسبت امید و اتوپیا است. سپس با طرح موضوع «زمان تاریخی و اسطوره‌ای» مطلبی از منوچهر آشتیانی منتشر شده است. بعد از آن، با مطالبی از اصغر طاهرزاده و احمد رهدار به وضع تاریخی امید در دوران انقلاب اسلامی پرداخته شده است.

ضمیمه‌ی اسفار، این شماره دارای دو بخش معرفی کتاب و میزگرد است. در بخش معرفی کتاب، کتب زیر معرفی و نقد شده‌اند: مسئله‌ی تقصیر، کارل یاسپرس؛ تاریخ اندیشه‌ی سیاسی جدید در اروپا، سیدجواد طباطبایی؛ برگسونیسم، ژیل دلوز؛ زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران، حسین بشیریه؛ هنر و وهم، ارنست هانس گامبریچ؛ رازوارگی سلامت، هانس گئورگ گادامر؛ نبرد امپراتوری‌ها، رابرت گروارث و ارز مانلا؛ علم در جامعه، ماسیمیانو بوکی؛ سفرنامه‌ی سوزوکی شین جوء؛ نقاش زندگی مدرن، شارل بودلر؛ مبانی علوم انسانی اسلامی، احمدحسین شریفی؛ شهر فرنگ اروپا، پاتریک اوئورژنیک؛ سنجش ایدئولوژی‌های مدرن، شهریار زرشناس. در ادامه، گزارشی از میزگرد نقد و بررسی کتاب «فلسفه‌ی فرهنگ» اثر علی‌اصغر مصلح با حضور مؤلف، سید محمدرضا بهشتی و محمدجواد غلامرضاکاشی منتشر شده است. همچنین محمدعلی مرادی و حسن پرویز نقدهای جداگانه‌ای بر این کتاب نگاشته‌اند.

علاقمندان می‌توانند برای دریافت اخبار و اطلاعات بیشتر، تهیه‌ی این شماره و همچنین اشتراک مجله‌ی سوره اندیشه، به سایت www.sooremag.ir مراجعه کنند.

نظر شما